در جهان پرآشوب امروز، آنگاه که حقیقت در میان هیاهوی رسانهها گم میشود، هنوز صدایی آرام اما ریشهدار از دل تاریخ به گوش میرسد؛ صدای کاروانی که از کربلا گذشت، اما هرگز متوقف نشد.
نهضت عاشورا، یک قیام نبود؛ یک بینش بود. دیدگاهی که در آن، ایستادن بر سر باور، از زندگی با ذلت والاتر است. حسین بن علی(ع)، وارث پیامبران، با خون خود درسی به بشریت داد که در هیچ کتابی نوشته نشده بود؛ درسی که سینهبهسینه، نسلبهنسل، و قلببهقلب در این سرزمین جاری شد.
روحیهای که امروز در جوانان این مرز و بوم دیده میشود، بیگمان وامدار همان نهضت است. ملتی که برای آرمان میایستد، سختیها را به جان میخرد و در برابر ظلم سکوت نمیکند، حاصل قرنها تربیت عاشورایی است. در ایران امروز، شهیدان ما تکرار کربلا نیستند؛ تفسیر آنند. از دفاع مقدس تا مدافعان حرم، از دانشمند شهید تا نوجوان جانباز، هرجا که ظلمی بود و نوری خاموش میشد، نَفَسی از عاشورا جان دوباره بخشید.
اشکواره حسینی، تنها یک جشنواره نیست؛ فرصت بازخوانی حقیقت است در قاب قلم، تصویر، صدا و اندیشه. در روزگاری که “فراموشی”، مرگ تدریجی فرهنگهاست، این اشکواره فرصتی است برای ماندگاری. فرصتی برای آنان که هنوز به حقیقت ایمان دارند و در عصر هیاهو، نغمهی حقیقت را مینویسند، میگویند و فریاد میزنند.
ما به یاد حسین مینویسیم، اما نه فقط برای گذشته؛ برای آیندهای که بیحسین، تاریک است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟