شمال نگار

تحلیل رسانه‌ای صفحه اینستاگرام سرپرست فرمانداری آمل

تحلیل رسانه‌ای صفحه اینستاگرام سرپرست فرمانداری آمل

بین اعتمادسازی و تبلیغات سیاسی

- اندازه متن +

با رشد فضای مجازی و افزایش تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر افکار عمومی، مدیران دولتی و سیاسی نیز برای ارتباط مستقیم با مردم، به این پلتفرم‌ها روی آورده‌اند. صفحه اینستاگرامی مصطفی سوادکوهی، سرپرست فرمانداری آمل، نمونه‌ای از این تلاش برای حضور فعال و تأثیرگذار در فضای رسانه‌ای آنلاین است. در این مقاله، از منظر سواد رسانه‌ای به بررسی ساختار، محتوای و پیام‌های این صفحه می‌پردازیم و آن را در قالب مفاهیم کلیدی تحلیل رسانه‌ای و بازاریابی سیاسی تحلیل می‌کنیم.

هویت بصری و ساختار کلی صفحه
• نام کاربری: savadkouhi.ir
• تعداد پست‌ها: ۲۳
• تعداد دنبال‌کنندگان: ۱۳.۶ هزار
• نوع صفحه: رسمی – با ذکر اینکه مطالب توسط ادمین بارگذاری می‌شود.

تحلیل:
نام کاربری و بیو صفحه به خوبی هویت رسمی را القا می‌کند. تأکید بر “تنها صفحه رسمی” و مدیریت توسط ادمین، نشانه‌ای از تلاش برای کنترل پیام و مدیریت تصویر عمومی فرد است. این اقدام در حوزه سواد دیجیتال، نشان‌دهنده درک مناسبی از لزوم اعتبارسازی است.

محتوای صفحه: میان کنش‌مندی و تبلیغات دولتی

۱. تمرکز بر مدیریت بحران و رفع نیازهای عمومی

در بخش اعظم پست‌ها، عباراتی مانند:
• «تأمین نان در آمل بدون کوچک‌ترین مشکل»
• «سوخت و ارزاق عمومی بدون مشکل»
• «مردم نباید درگیر کاغذبازی‌ها شوند»
به چشم می‌خورد.

تحلیل:
محتواهای منتشر شده بیشتر بر کارآمدی سیستم اجرایی و حضور میدانی مسئول تمرکز دارند. این شیوه نوعی بازنمایی مثبت از قدرت اجرایی دولت است که در چارچوب مفهوم «تبلیغات عملکرد محور» (Performance-based propaganda) جای می‌گیرد. هدف از این سبک محتوا، ایجاد اعتماد عمومی و تقویت حس امنیت در میان مخاطبان است.

۲. روایت‌های احساسی و هویت‌ساز

پست‌هایی همچون:
• «راه و رسم شهدا چراغ راه ماست»
• «حماسه مردم آمل در تشییع پیکر شهدا»
بار احساسی و هویتی بالایی دارند.

تحلیل:
این محتواها در قالب سواد احساسی رسانه‌ای قابل تحلیل‌اند. استفاده از عناصر احساسی برای برقراری ارتباط عاطفی با مردم و ایجاد حس غرور ملی و دینی، یک تکنیک رایج در مدیریت افکار عمومی است. همچنین پیوند دادن کار اجرایی با ارزش‌های دفاع مقدس، نوعی اعتباربخشی اخلاقی برای اقدامات مدیریتی محسوب می‌شود.

۳. تعامل‌پذیری و پاسخگویی

نشانه‌ای از نظرسنجی، جلسات پرسش و پاسخ یا ارتباط دوطرفه در صفحه دیده نمی‌شود. تمرکز بر پیام‌های یک‌طرفه و گزارش‌محور است.

تحلیل:
در عصر رسانه‌های تعاملی، یکی از مولفه‌های کلیدی سواد رسانه‌ای، ایجاد تعامل و شنیدن صدای مردم است. عدم توجه به این موضوع می‌تواند از اعتبار پیام‌ها بکاهد و صفحه را به یک کانال تبلیغاتی یک‌طرفه بدل کند.

استفاده از المان‌های گرافیکی
• فونت درشت و تیترگونه روی عکس‌ها
• رنگ‌های تند (قرمز، آبی، زرد) برای جلب توجه
• استفاده از تصویر چهره مسئول در اکثر پست‌ها

تحلیل:
این طراحی‌ها بر اساس اصول تبلیغات بصری و مهندسی توجه تنظیم شده‌اند. تکرار چهره مسئول، ضمن ایجاد حس آشنایی، نوعی برانگیختن اقتدار بصری نیز محسوب می‌شود. اما در بلندمدت ممکن است موجب یکنواختی یا تبلیغ‌زدگی مخاطب شود.

نکات قوت صفحه

هویت مشخص و رسمی
تمرکز بر نیازهای روزمره مردم
به‌روزرسانی نسبتاً منظم
طراحی مناسب محتوا با استانداردهای اینستاگرامی

نکات قابل بهبود

نبود تعامل مستقیم با مردم
غلبه روایت دولتی بدون نمایش دیدگاه‌های دیگر
عدم شفافیت درباره سازوکارها و منابع تصمیم‌گیری

صفحه اینستاگرامی مصطفی سوادکوهی، اگرچه در راستای اطلاع‌رسانی رسمی و افزایش اعتماد عمومی طراحی شده، اما با فقدان فضای گفت‌وگو و تعامل، همچنان بیشتر در قالب یک ابزار تبلیغاتی عمل می‌کند تا یک رسانه مردمی.

روایت‌سازی یا ریاکاری رسانه‌ای؟ نگاهی انتقادی‌تر

اگر از دیدی واقع‌گرایانه و انتقادی به محتوای این صفحه نگاه کنیم، آنچه بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند نه یک رسانه مسئولانه و شفاف بلکه نوعی نمایش تبلیغاتی پر از ریاکاری رسانه‌ای است که به جای ایجاد اعتماد، می‌تواند احساس بی‌اعتمادی و تمسخر را در مخاطب تقویت کند.

چرا حس ریاکاری در این صفحه القا می‌شود؟

  1. تکرار اغراق‌آمیز موفقیت‌ها
    تقریباً در تمامی پست‌ها با عباراتی مانند «بدون کوچک‌ترین مشکل»، «با درایت کامل»، «همراهی شبانه‌روزی» مواجه می‌شویم. این سبک از روایت که تنها یک سوی واقعیت را نمایش می‌دهد و کوچک‌ترین نقد یا چالش را حذف می‌کند، یکی از مصادیق بارز سیاست‌زدگی رسانه‌ای و فقدان صداقت ارتباطی است.
  2. شخصی‌سازی عملکردهای سیستمی
    پروژه‌ها و خدمات عمومی که حاصل همکاری نهادها و افراد متعدد هستند، همگی به نام و تصویر یک فرد گره خورده‌اند. این امر در حوزه سواد رسانه‌ای، شخصی‌سازی نهاد قدرت محسوب می‌شود و نوعی تلاش برای ساخت چهره قهرمان از یک مسئول است، در حالی‌که مردم آگاه امروز از این شگردهای نخ‌نما شده عبور کرده‌اند.
  3. عدم وجود بازخورد و شفافیت
    هیچ نشانی از پاسخگویی، گفت‌وگو با مردم، تحلیل داده‌ها، یا حتی پذیرش خطا در صفحه دیده نمی‌شود. رسانه‌ای که فقط تعریف کند و پاسخ ندهد، به‌جای اعتماد، ریاکاری رسانه‌ای و عوام‌فریبی را به ذهن متبادر می‌کند.
  4. روایت‌های ساختگی احساسی بدون پایه واقعی
    استفاده کلیشه‌ای از تصاویر شهدا، اشک، آغوش، و جملات احساسی برای جلب توجه، بدون پیوند عملی با سیاست‌گذاری یا تحول واقعی، از تکنیک‌های ریاکاری احساسی در فضای رسانه‌ای است. این تکنیک، بیشتر از آنکه اثربخش باشد، برای مخاطب هوشمند امروزی زنگ هشدار فریبکاری رسانه‌ای است.

وقتی ادمین‌ها سواد رسانه‌ای ندارند

این صفحه به‌وضوح توسط افرادی اداره می‌شود که:
• رسانه را فقط ابزار تبلیغ می‌دانند، نه گفت‌وگو.
• سواد رسانه‌ای را با تبلیغ یک‌طرفه اشتباه گرفته‌اند.
• تصور می‌کنند تکرار جملات انگیزشی، جای شفافیت و پاسخگویی را می‌گیرد.

نبود روایت چندجانبه، تحلیل، پاسخ به کامنت‌ها، یا حتی اشاره به مشکلات واقعی شهرستان همگی نشان می‌دهند که صفحه نه تنها یک رسانه نیست، بلکه نوعی ماکت تبلیغاتی سیاسی با ظاهر مردمی‌ست.

پیشنهادات حرفه‌ای برای خروج از این بن‌بست رسانه‌ای:

  1. استفاده از ادمین‌های آگاه به سواد رسانه‌ای و ارتباطات سیاسی.
  2. افزودن بخش گفت‌وگو با مردم، بررسی مشکلات محله‌ها، نظر‌سنجی و پاسخ‌های مستند.
  3. پرهیز از شعارزدگی و تمرکز بر روایت‌های واقعی، مستند و متوازن.
  4. استفاده از داستان‌های مردمی، گزارش‌های تحقیقی، و تحلیل‌ کارشناسان محلی.
  5. ایجاد شفافیت: مثلاً «این مشکل چگونه حل شد؟ بودجه‌اش از کجا تأمین شد؟ کدام نهاد کمک کرد؟»

جمع‌بندی نهایی

صفحه فعلی سرپرست فرمانداری آمل، بیش از آنکه تصویر یک مدیر توانمند را نمایش دهد، تصویری از اداره‌ای بدون سواد رسانه‌ای، غرق در خودستایی و شعار را به نمایش گذاشته که اگر اصلاح نشود، نه تنها اعتبار فردی، بلکه اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی را نیز زیر سؤال خواهد برد.

پیشنهاد برای رسانه‌ها:
تحلیل سواد رسانه‌ای از صفحات مسئولان محلی می‌تواند شفافیت عملکرد و آگاهی مردم از ساختار قدرت را افزایش دهد. رسانه‌ها باید با نگاهی تحلیلی و بی‌طرف، به واکاوی سازوکارهای قدرت در فضای مجازی بپردازند.

لازم به ذکر می باشد که شمال نگار به عنوان یک رسانه کاملا بی طرف در راستای افزایش آگاهی جامعه محلی تلاش می کند.

Avatar photo
درباره نویسنده

غزاله شعبانی

من، غزاله شعبانی ، با سابقه‌ای چندساله در عرصه رسانه، فرهنگ و آموزش، فعالیت حرفه‌ای خود را در حوزه خبرنگاری، مدیریت رسانه، و تحلیل اجتماعی آغاز کردم. پس از سال‌ها تجربه در تهیه، تولید و هدایت محتوای خبری و فرهنگی، اکنون افتخار دارم که به عنوان مدیر مسئول رسانه «شمال‌نگار» در خدمت مردم شریف استان‌های شمالی کشور باشم.

ارسال دیدگاه
2 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • سپاس از اینکه تحلیلی مستند ارائه نمودید.

    • Avatar photo

      مممنون از شما