اهمیت سواد رسانهای در سیاستورزی نوین
در عصری که رسانههای اجتماعی جایگزین میکروفونهای رسمی شدهاند، تحلیل حضور مسئولان در این فضاها از دیدگاه «سواد رسانهای» و «اثرگذاری ارتباطی» اهمیت زیادی دارد. در دنیای امروز، عملکرد سیاسی تنها به مجلس و جلسات رسمی محدود نمیشود؛ بلکه چگونگی ارتباط با مردم در فضای مجازی، بخش مهمی از هویت و محبوبیت یک نماینده را میسازد. اینستاگرام، بهعنوان یکی از پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی در ایران، به بستری کلیدی برای ارتباط مستقیم با مردم تبدیل شده است.
امروز دیگر صرف حضور در اینستاگرام برای مسئولان کافی نیست. نوع محتوا، لحن روایت، تعامل با مخاطب، و استفاده از تکنیکهای رسانهای تعیین میکند که یک صفحه در جهت آگاهیبخشی حرکت میکند یا در دام «نمایش بدون پاسخگویی» افتاده است. صفحه اینستاگرامی آقای حاجیپور با بیش از 24 هزار دنبالکننده، محتوای قابلتوجهی برای تحلیل در این حوزه ارائه میدهد.
در این گزارش، صفحه اینستاگرام «رضا حاجیپور» نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی بررسی میشود تا روشن شود آیا این صفحه تریبونی برای شفافسازی عملکرد است یا ابزاری برای تبلیغات یکطرفه ؟

معرفی کلی پیج:
• آدرس صفحه: @rezahajipour_amol
• تعداد دنبالکننده: 24.4K
• تعداد پستها: 448
• نوع محتوا: گزارش عملکرد، پروژههای عمرانی، حضورهای میدانی، نطقهای در مجلس
نقاط قوت صفحه:
1. حضور مستمر و تولید محتوای مداوم
تعداد نسبتاً بالای پستها نشان میدهد که این صفحه به طور فعال مدیریت میشود و سعی دارد ارتباط با مردم را حفظ کند.
2. تمرکز بر پروژههای عمرانی ملموس
بخش عمدهای از محتوا حول موضوعاتی چون “آسفالت راههای روستایی” یا “توسعه زیرساختهای محلی” است که برای مخاطب آملی ملموس و قابل مشاهده است.
3. استفاده از چهره و حضور شخصی نماینده
نماینده اغلب در تصاویر دیده میشود، که باعث ایجاد حس نزدیکی با مخاطب میگردد و نشان میدهد که او در میدان حضور دارد، نه فقط پشت میز.
نقاط ضعف و چالشها
1. ضعف در گرافیک و طراحی حرفهای
کیفیت تصاویر، فونتها و تایپوگرافی در پستها بسیار ابتدایی است. هیچ هویت بصری خاص یا تم رنگی مشخصی در صفحه مشاهده نمیشود. این موضوع اعتماد بصری مخاطب را تضعیف میکند.
2. نبود تنوع محتوایی
تمام پستها یا پروژههای آسفالت هستند یا عکس از بازدیدها؛ خبری از اینفوگرافی، موشنگرافی، گفتوگو با مردم، نظرسنجی، معرفی قوانین یا تحلیل عملکرد نیست.
3. بیتوجهی به نقش مردم بهعنوان مخاطب فعال
در هیچیک از پستها، سؤالی از مردم پرسیده نمیشود، نظرسنجی وجود ندارد و فضایی برای مشارکت عمومی فراهم نشده است. صفحه از یکسویهگرایی ارتباطی رنج میبرد.
چه تصویری از نماینده شکل میگیرد و القا می شود؟
بهطور ناخودآگاه، با این ترکیب یکنواخت از تصاویر عمرانی، مخاطب ممکن است نماینده را تنها «پیمانکار اجرایی» یا «پیگیر آسفالت» تلقی کند و نقش او در قانونگذاری، آموزش، کشاورزی و مسائل ملی به حاشیه برود. این مسئله میتواند به کاهش سرمایه اجتماعی سیاسی وی در درازمدت منجر شود.
پیشنهادهای اصلاحی از دیدگاه سواد رسانهای
زمینه پیشنهاد حرفهای
محتوا تنوعبخشی: معرفی قوانین، گزارش عملکرد مجلس، تعامل با مردم، تحلیل آمارهای شهری
طراحی استفاده از قالبهای حرفهای، فونتهای خوانا، لوگو، رنگ سازمانی ثابت
تعامل پرسشهای مردمی، استوریهای نظرسنجی، پخش زنده برای ارتباط مستقیم
برندسازی سیاسی ساخت هشتگ اختصاصی (مثل #آملدرمجلس)، شعار شخصی مثل «برای مردم، با مردم»
صفحه اینستاگرامی نماینده مردم آمل تلاش خوبی برای نمایش حضور میدانی و ارتباط با جامعه دارد، اما از منظر حرفهای و رسانهای نیاز به بازسازی اساسی در ساختار محتوا، تعامل و گرافیک دارد. آینده سیاستورزی موفق در فضای دیجیتال، به مهارت در «ارتباط دوسویه» و «شفافسازی عملکرد» بستگی دارد؛ نه صرفاً گزارش پروژههای اجرایی.
روایت سازی یا تبلیغ؟
۱. غلبه تصویرسازی بر گفتوگو
محتوای منتشر شده در این صفحه عمدتاً تصویرسازی از پروژهها، بازدیدهای میدانی و حضورهای نماینده است. اما از اصل گفتوگو با مخاطب، پرسشپذیری و گزارش عملکرد مستند خبری خبری نیست. زبان تصاویر یکطرفه است و سعی دارد بدون ارائه اسناد و آمار دقیق، احساس موفقیت را القا کند.
۲. تکرار روایتسازیهای مشابه
استفاده از عناوین کلیشهای مانند “پروژه آسفالت روستایی”، “نشست تخصصی”، “پیگیری مشکلات مردم” در پستها بدون اطلاعات شفاف یا نتیجهمحور، صفحه را به یک تریبون تبلیغاتی بدل کرده است. تکرار این سبک از محتوا، نهتنها اثرگذاری ندارد، بلکه در بلندمدت باعث بیاعتمادی مخاطب میشود.
۳. نمایش یا واقعگرایی؟
در بسیاری از پستها، خودنمایی حضور فردی نماینده بر خروجی واقعی اقدامات غلبه دارد. تمرکز بر حضور نماینده در خط مقدم عملیات اجرایی، اگر بدون شفافسازی فرآیندها و گزارش دقیق باشد، بیشتر به «نمایش» شباهت دارد تا «خدمت». چنین سبکی از تولید محتوا، در نگاه تخصصی، به عنوان مصداقی از «ریا رسانهای» یا «پرفورمنس سیاسی» قابل بررسی است.
۴. سکوت در برابر انتقاد
هیچ نشانی از پاسخگویی به نظرات مخالف یا انتقادی در صفحه دیده نمیشود. عدم تعامل دوسویه، یکی از ضعفهای بنیادی در کارکرد رسانهای این صفحه است. سواد رسانهای اقتضا میکند که مخاطب دیده و شنیده شود؛ نه اینکه صرفاً شنونده باشد.
نتیجهگیری:
صفحه اینستاگرامی نماینده مردم آمل، اگرچه از لحاظ ظاهری فعال است، اما فاقد روح تعاملگرایی، شفافیت، و اطلاعرسانی دقیق است. آنچه در نگاه اول به چشم میخورد، بیشتر «چهرهسازی» و «تبلیغات عملکردی» است تا ارتباط حرفهای با مردم.این صفحه بیشتر در حال نمایش “ظواهر عملکردی” است تا “جوهره ارتباطی”. در دوران رسانهمحور امروز، نمایندگان برای اثربخشی حقیقی در افکار عمومی، باید فراتر از بازنشر پروژهها، درگیر گفتوگو، پرسشپذیری و شفافسازی باشند.اگر تیم رسانهای نماینده بخواهد در مسیر درست گام بردارد، نیاز فوری به آموزش سواد رسانهای، تدوین استراتژی محتوایی، و تبدیل رسانه به پل ارتباطی واقعی با مردم دارد.
پیشنهاد برای رسانهها:
تحلیل سواد رسانهای از صفحات مسئولان محلی میتواند شفافیت عملکرد و آگاهی مردم از ساختار قدرت را افزایش دهد. رسانهها باید با نگاهی تحلیلی و بیطرف، به واکاوی سازوکارهای قدرت در فضای مجازی بپردازند.
لازم به ذکر می باشد که شمال نگار به عنوان یک رسانه کاملا بی طرف در راستای افزایش آگاهی جامعه محلی تلاش می کند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟